اعمال رهبر خدمت گذار
اعمال رهبر خدمت گذار
اعمال رهبر خدمت گذار
نويسنده:علی نامدار - کنت بلانچارد
● کاربرد رفتار رهبری
رهبران با هر تصمیمی که می گیرند تاثیر گذاری دراز مدت و توان خود در جلب اعتماد دیگران را تقویت کرده یا از بین می برند. هنگامی که انگیزه های صحیح و نگرش روشن نسبت به رهبری با رفتار نپخته یا خودخواهانه همراه شود منجر به شکست و ناکار آمدی هر گونه تلاشی برای رهبری می شود.
دو زمینه اصلی پیشرفت عبارت است از:
۱ ) درک شیوه های مدیریت موثر در تغییرات بنیادی
۲) به کار گیری مفاهیم &#۰۳۹; رهبری مدیریت مدار II&#۰۳۹; بر اساس الگوی عیسی (ع) برای دستیابی به اهداف سازمان و نیز رشد و پیشرفت افراد.
هر کاری که انجام می دهید با تمام وجود انجام دهید، گویی آن را برای خدا انجام می دهید، نه برای دیگران. فراموش نکنید که شما پاداش تان را از خداوند دریافت خواهید کرد. پس در واقع برای او کار می کنید.
● درک مبانی تغییر
ساده ترین و سریع ترین چیزی که می توان در فردی تغییر داد میزان دانش اوست. اگر می خواهید میزان دانش کسی را تغییر دهید او را به کلاس بفرستید، کتابی به او بدهید، از متخصصی بخواهید برایش صحبت کند، یا از هر وسیله مناسب دیگری برای فراهم آوردن اطلاعات لازم استفاده کنید.
نگرش، دانشی است که احساسات فرد را برانگیخته است. در این مرحله فرد نسبت به دانش خاصی، احساس مثبت یا منفی دارد. تغییر نگرش افراد سخت تر از تغییر میزان دانش آنها است. چرا؟ چون آنها می گویند: &#۰۳۹;بله می دانم...... اما دوست ندارم تغییر عقیده بدهم.&#۰۳۹;
تغییر رفتار سخت تر و وقت گیر تر از تغییر میزان دانش و نگرش فرد است. چرا؟ چون حالا دیگر فرد باید دست به کاری بزند. مثلا برخی افراد ممکن است بدانند که سیگار کشیدن برایشان بد است ( در سطح دانش) و واقعا هم بخواهند دست از سیگار کشیدن بر دارند (در سطح نگرش) اما این که در عمل این کار را انجام بدهند، سخت است.
تغییرات سازمانی، سخت ترین نوع تغییر است چرا که اکنون باید بر روی دانش، نگرش و رفتار مجموعه ای از افراد متفاوت تاثیر گذاشت.
● اما چرا تغییر سخت است
شما در جایگاه رهبری خدمت گزار باید مشخص کنید برای دستیابی به تصویر ذهنی مورد نظرتان چه تغییراتی ضروری است، و بعد به افراد کمک کنید در آن جهت حرکت کنند. تغییر غالبا چندان آسان نیست، اما درک این مطلب که افراد ناگزیر از تغییرند، انجام تغییرات را برای همه آسان تر می سازد.
هفت عکس العملی که افراد در برابر تغییر از خود نشان میدهند. و این که رهبران از چه راههایی می توانند این را تسهیل کنند.
۱) افراد وقتی با تغیر روبرو می شوند احساس بدی دارند و ناراحتند.
- به آنها بگویید انتظار چه چیزی را دارند.
۲) افراد، حتی زمانی که افراد دیگر هم ناگزیر از همان تغییرند، احساس تنهایی می کنند.
- فعالیتهایی را طرح کنید که افراد را در گیر کار گروهی کند. آنها را تشویق کنید نظرشان را با یکدیگر در میان بگذارند و در زمینه تغییرات مورد نظر با هم همکاری کنند.
۳) افراد ابتدا به این موضوع فکر می کنند که چه چیز هایی را از دست می دهند.
- سعی نکنید بی درنگ مزایای تغییر را برای آنها شرح دهید. اجازه دهید درباره چیزهایی که گمان می کنند از دست می دهند ابراز ناراحتی کنند و شما به حرفهای آنها گوش کنید.
۴) افراد گمان می کنند یک شبه تغییرات زیاد اتفاق می افتد.
- برای تغییرات اولویت هایی تعیین کنید و به دنبال اجرای دراز مدت آنها باشید.
۵) افراد نگران این موضوع خواهند بود که منابع لازم (زمان، پول، مهارت و غیره) برای اجرای تغییرات را در اختیار ندارند.
- آنها را تشویق کنید خلاقانه مسائل را حل کنند.
۶) افراد از نظر آمادگی برای تغییر با یکدیگر تفاوت خواهند داشت.
- به افراد بر چسب نزنید و عیب جویی نکنید. در نظر داشته باشید که برخی افراد ریسک پذیر و برخی دیگر دیرتر با تغییرات کنار می آیند. حتی ممکن است فردی با یک نوع تغییر زودتر کنار بیاید تا با نوعی دیگر.
۷) اگر فشار از روی افراد برداشته شود به عادت سابق خود باز می گردند.
- کاری کنید که افراد بر روی تغییر متمرکز باشند و مسیر حرکت را گم نکنند.
● برای افراد و کارشان ارزش قایل باشید.
چیزی که نشان می دهد رهبر خدمت گزار موثری هستیم یا نه این است که در صورت عدم حضورمان چه اتفاقی می افتد.
اگر بخواهیم اثر رهبری خدمت گزارانه بر جای بگذاریم، که حتی پس از آن که دوران رهبری ما به پایان برسد نیز هم چنان پایدار باشد، باید برای ارزشهایی که ارائه می دهیم به الگویی بدل شویم و وقتمان را صرف پرورش دیگران کنیم.
● رهبری موقعیت II:
۱) مهرت اول: تشخیص ایراد کار
رهبری موقعیت مدار II می گوید که بر مبنای دو متغیر می توان تشخیص داد هر فردی برای انجام وظیفه یا هدفی خاص در چه مرحله ای از پیشرفت قرار دارد. این دو متغیر، یکی میزان تعهد (اعتماد به نفس و اشتیاق) و دیگری توان اجرایی (دانش و مهارت و تجربه) فرد است.
افراد را می توان از نظر میزان تعهد و توان اجرایی به چهار دسته تقسیم کرد.
ـ تازه کاران مشتاق: (سطح پیشرفت ۱)
کسانی که تعهد زیادی دارند ولی از آن جا که تا به حال آن کار خاص را انجام نداده اند، توان و قابلیت اجرایی چندانی ندارند.
مثل کسی که در اولین روزی که گواهی نامه رانندگی گرفته، سرشار از هیجان و اعتماد به نفس است، ولی تجربه چندانی درباره رانندگی ندارد.
ـ افرادی که متوجه ضعف خود شده اند: (سطح پیشرفت۲)
اینان افرادی با اندکی تجربه و توان اجرایی هستند، که میزان تعهد و اشتیاق آنها به خاطر شکست هایی که در طول روند یادگیری متحمل شده اند، یا این که دریافته اند کار مورد نظر از آن چه می پنداشته اند مشکل تر است، کم شده است.
مثل کسی که پس از این که می بیند در اولین امتحان رانندگی خاموش می کند به گریه می افتد.
ـ افراد قابل اما محتاط: (سطح پیشرفت۳)
افرادی با قابلیت متوسط تا عالی که بخشی از انگیزه و اعتماد به نفس خود را از دست داده اند، یا در اجرای کارشان به تنهایی محتاط هستند.
مثل کسی که در اولین روز امتحان رانندگی هول شده و رد می شود در حالی که در امتحان آیین نامه بالاترین نمره را گرفته است.
ـ قوی ترین افراد/ افراد موفق وبا اعتماد به نفس: (سطح پیشرفت ۴)
کسانی که فوق العاده قابل هستند و بسیار اشتیاق دارند وظیفه خاصی را انجام بدهند.
مثل کسی که با مهارت تمام در امتحان رانندگی اش قبول شد و به او اجازه داده اند هر روز خودش از ماشین استفاده کند.
۲) مهارت دوم: (انعطاف)
رهبری موقعیت مدارII دو نوع رفتار را معرفی می کند که هنگام رهبری می توان از آن برای کمک به پیشرفت افراد بهره برد.
ـ رفتار هدایت گرانه – به افراد بگوییم چه بکنند. چه زمانی آنه را انجام دهند، کجا آن را انجام دهند و چگونه آن را انجام دهند.
ـ رفتار حمایت گرانه- گوش دادن به افراد، شرکت دادن آنها در تصمیم گیری ها، ترغیب آنها، تعریف از پیشرفت آنها و تسهیل تعامل آنها با دیگران.
ـ چهار سبک رهبری
چهار ترکیب اصلی مختلف از رفتار های هدایتی و حمایتی وجود دارد که رهبر می تواند از آن استفاده کند.
ـ هدایت گرانه(سبک ۱) هدایت گری زیاد، حمایت کم
رهبران اطلاعات دقیقی درباره نقش ها و اهداف ارائه می کنند و دقیقا نحوه اجرای کار را دنبال می کنند و درباره نتایج مرتب نظر می دهند.
مثل پدر نوجوانی که دقیقا به می گوید قبل از روشن کردن ماشین به ترتیب چه کار هایی را باید انجام دهد.
ـ مربی گرایانه(سبک۲) راهنمایی زیاد، حمایت زیاد
رهبران دلیل کار را توضیح می دهند، پیشنهاد هایی ارائه می کنند، پیشرفت ها را تشویق می کنند، اما همچنان به هدایت نحوه انجام کار ادامه می دهند.
مثلا هنگامی که نوجوان پس از شکست در اولین آزمون رانندگی خود دست از گریه کردن کشیده، پدرش او را به خاطر این که آینه را میزان کرده و کمربندش را بسته است تشویق اش می کند، اما بعد از او می خواهد قبل از این که دوباره حرکت کند یک بار دیگر نحوه رها کردن کلاچ را توضیح دهد.
ـ حمایت گرایانه(سبک۳)
پدر پس از آنکه فرزندش در اولین امتحان رانندگی رد می شود او را در آغوش می گیرد وتشویق اش می کند که همان زمان به تمرین بپردازد.
ـ تفویض مسئولیت (سبک۴)
رهبران به افرادشان اختیارات و منابع لازم را می دهند تا کار را انجام دهند.
مثل والدینی که اجازه میدهند نوجوانشان خود به تنهای از ماشین استفاده کند.
۳) مهارت سوم: همراهی به منظور بالا بردن میزان کارآیی
● رهبران خدمت گزار در مقام راهنمای اجرایی
منبع: www.blog.Toomaj.com
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}